پسرک 18 هفته ای من
سلام پسرک 18 هفته ای من .... جوجه ناز من شما امروز 18 فروردین 18 هفته ای شدی ..شیرینم این روزها بازیگوش تر از قبل ش...
نویسنده :
مامان محمدامین
23:57
چهار ماهگی محمد امین خوبم
محمد امین جونم عاشقتم ... عاشقتم ... عاشقتم مامان عزیزم امروز ١٢ فروردین چهار ماهه شدی خوشگل مامان ... نفسم........ .عمرم ..همه زندگی من...... ... چهار ماهگیت مبارک عسلم ... باورش سخته ... چهار ماه گذشته و من و باباجواد با تمام وجود دوستت داریم ... آره مامانی ... تو ثمره ی عشق دوست داشتنی من هستی ... بخاطر همینم خیلی خیلی دوستت دارم آقا کوچولوی من تو چهار ماهگی اسمشو بخوبی می شناسه و اگر یه آشنا صداش کنه بهش لخند می زنه ... اگرم کسی که صداش می کنه رو نشناسه با تعجب نگاش می کنه ... همچنان داره تلاش می کنه که دمر شه ... اما فقط می تونه به پهلو بچرخه .. دستها و پاه...
نویسنده :
مامان محمدامین
0:32
محمد امین در لحظه سال تحویل
111 روزگی مصادف با تولد دایی یونس
بـهاران فیض دیگر دارد امسال / هوایش مشک و عنبردارد امسال محمد امین خوشگلم ...اولین عیدت مبارک برایت از طلا تختی ... مسیری رو به خوشختی برایت عمر نوحی را ... وقار همچون کوهی را برایت صبر ایوبی ... حیاتی مملو از خوبی برایت شاد بودن را .... فقط آزاد بودن را، رفاقت را ... صداقت را ... محبت را ...
نویسنده :
مامان محمدامین
1:26
اخرین پست.......
سلامحمد امینم...عزیز مامان تقریبا 30 دقیقه دیگه سال تحویل میشه و این اخرین پست در سال 91 برای توست عزیزم تو و بابایی الان خوابیدین...عشق من برای هر دوتون ارزوی سلامتی و شادی دارم . مامان عاشقونه دوستتون داره.... ...
نویسنده :
مامان محمدامین
14:07
سال نو مبارک
. بهار بهترین بهانه برای زیستن آغاز بهترین بهانه و آغاز بهار بر شما مبارک . . . ...
نویسنده :
مامان محمدامین
1:31
سال 91 خداحافظ................................
امروزچهارشنبه 30 اسفند اخرین روز سال 91 هستش و من میخوام از 91 ای که گذشت بنویسم بهار 91 در حالی شروع شد که لحظه سال تحویل رو در امامزاده گذروندم.... با شروع عید دردهای دوست داشتنی من هم شروع شدند..درد هایی که نمیدونستم دلیلش بودن یه موجود کوچک دوست داشتنی هستش تا اینکه 5 فروردین دلیلش برام اشکار شد و با دیدن جواب ازمایش پی بردم که انگار مادر شدم....روزهای سختی بود ..فروردین با بودن مامانم در کنار من و مراقبت از من گذشت ....2 فصل پایانی بهار تمام زحمت من به دوش همسرم بود و نا گفته نماند مادر همسری هم تا جایی که میتونستن بهم کمک میکردن... تااااااااااا22 خردادکه با رفتن به سونو گرافی فهمیدم که خدا جون ی پسر سالم ب...
نویسنده :
مامان محمدامین
1:27
پسرم در 15 هفتگی......
سلام همه امیدم ...امروز یکشنبه 27 اسفند 91 تو 15 هفته ای شدی...الهی قربونت بشم پارسال این موقع تو توی دلم بودی و 20 روزت میشد و من هنوز از وجودت خبر نداشتم ..... توی این روزهاخیلی چیزا فهمیدم اینکه خدا منو خیلی دوست داشته و داره که فرشته کوچولوشو سپرده دستم...اینکه چقدر خوشبختم ...اینکه چقدر با بودن تو حالم خوبه ..اینکه چقدر پدرت رو دوست دارم اینکه چقدر زندگی قشنگتر از قبله و مهم تر از همه اینکه چقدر باید برای اینده و تربیتت تلاش کنم...... &n...
نویسنده :
مامان محمدامین
23:33