محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

میوه بهشتی

سه ماهگی پسرکم

  روزها دارن به سرعت باد می گذرن ... دلم واسه اون لحظه ای که برای اولین بار دیدمت خیلی تنگ شده ... هر روز داری بزرگتر می شی ... و من هر روز دلم واسه روزای قبل بیشتر تنگ می شه ... تو این روزا تا جایی که بتونم و تو ازم خسته نشی می بوسمت ... آخه هیچ کدوم از این روزا دیگه تکرار نمی شن ... و من می خوام بوی بهشت رو از تن تو حس کنم ... خدا رو شکر ... داری بسلامت بزرگ و قوی می شی ... با همه ی این دلتنگیا ... دوست دارم بزرگ شدنت رو هم هر روز ببینم ... دوستت دارم عزیزم سه ماهگیت مبارک پسرم   ...
12 اسفند 1391

زن بودن یا مرد بودن چه اهمیتی دارد؟

  زن بودن یا مرد بودن چه اهمیتی دارد؟ وقتی به جای آن ایکس میتوانست یک ایگرگ باشد و من یک مرد باشم…پس وقتی من در جنستیم کوچکترین دخالتی نداشتم چرا باید بابت آن روزی داشته باشم؟ روز زن؟ وقتی فقط پای جنسیت صرف در میان است چرا باید از کسی تقدیر به عمل آورد؟ حالا چه مرد باشد چه زن! زن بودن ارزشی نیست…من فکر می کنم ارزش ”مادر” بودن است. وجه تمایز بین زن و مرد این جا است. وقتی زن کمپلکسی از تمام خوبی ها و ظرفیت ها می شود. وقتی زن کار خداگونه ای می کند و موجودی را به دنیا می آورد. وقتی یک مرد نمی تواند لذت وجود یک بچه را در درون خودش احساس کند. لذت و نگرانی لحظه های قبل از اولین تکان هاش را بفهمد. لذت فکر کردن...
7 اسفند 1391

وقتی مادر می شوی......

  وقتی مادر میشی فارغ از همه کارهای دنیا یه آدم دیگه میشی… شبا تا صبح بیداری ولی روزها خسته نیستی… انگار خدا بهت قدرتی مضاعف داده بعد از نه ماه انتظار و حمل جنین به جای خستگی، پر انرژی و پرنشاطی… با هر خنده کودکت بال در میاری و تو ابرا پرواز میکنی… دیگه بوی بد مدفوع برات زننده نیست… نگران اینی که مبادا پای بچم بسوزه… وای چرا رنگ مدفوعش عوض شده؟ اگه بچت عطسه کنه دنیا رو سرت خراب میشه. وقتی کسی حتی عزیزترین کست به بچت کوچکترین غرولندی کنه دلگیر میشی و غصه دار… آخه اون که نمیدونه تو مادری مقدس ترین واژه بشریت… وقتی گردن میگیره، غلت میزنه، چهاردست و پا میره، راه میره و&...
7 اسفند 1391

دختر عمه محمد امین

سلاااااااااااااااااااااااااااااااام.نی نی خواهر شوهرم دیشب ساعت 11به دنیااومد ..... اینم از عکس های فینگیل خانومی................. دخملی هنوز اسم نداله ...اسم ابجیش فرشته هستش.شما چه پیشنهادی دارین اینجا 12 ساعتشه...قوبونش بلم ...
5 اسفند 1391

شیرین کاری های پسر77 روزه ی من..........

پسل خوشگل مامانی تازگیها چه شیرین کاریهایی میکنی . دست تو تا مچ میکنی توی دهنت و صدا در میاری . تمام تلاشتو میکنی که غلط بزنی اما فقط میتونی به پهلو بشی . وقتی میخوای شیر بخوری دستتو میبری لای موهاتو با موهات بازی میکنی بعضی وقتها هم موهاتو میکشی.گاهی اوقات هم گوش نازنین  از دستت درامان نیست.............. با نگاه مهربونت به هر کسی که بهت لبخند بزنه با خنده جواب می دی ... تولید صدا می کنی و سعی می کنی حرف بزنی ... صدا های آشنا رو می شناسی و دنبالشون می گردی...... به کتاب داستان علاقه داری و حتی وقتی داره گریه می کنه عکس کتاب توجهشو به خودش جلب می کنه .یه عروسک داری که شعر (اهویی دارم خوشکله) رو میخونه خیلی دوسش داری....... مامانی قو...
29 بهمن 1391

مسافرت 2 روزه ی ما و پسری

سلام پسر گلم.مامانی روبببخش که خیلی وقته واست چیزی ننوشتم.اخه این روزا خیلی کارهام  زیاد شدنو وقت نمیکنم بیام واست از این روزا و شیرین کاریهات بنویسم.......خوب بزار واست از اولین مسافرتت بگم.مسافرتمون فقط دو روز طول کشید و به خاطر کار بابایی مجبور شدیم زودی برگردیم .وای دلم واسه حرم امام رضا یه ریزه شده بود.قدیما که هنوز مشهد بودم(زمان مجردی رو میگم)هر هفته چهارشنبه ها با خالم میرفتم حرم.یادش به خیر..........از اینجا تا مشهد تو قطار یکسره خواب بودی....و قفط یه بار واسه شیر خوردن بیدار شدی...روز اول تا مامان و بابام رو دیدی غریبی کردی و لب میچیدی.قربونت برم از بس بیرون نبردمت از ترس اینکه سرما نخوری تا یکیو میبینی اولش لب میچینی و میخوا...
29 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به میوه بهشتی می باشد