شعری برای نفسم
به پایت نقره افشانی کند دل برای ما وجودت بی عیار است دعای هر شب ما پیش یزدان برایت این بهار تا ان بهار است به پایت عشق می ریزد دل ما گل از حسن جمالت شرمسار است تو عطرگلعذار عشق هستی دل از عطر وجود تو خمار است تو زیبایی معصوم بهاری چه زیبا خلقتی در کردگار است پری قصه های ما تو هستی ملایک زیر پایت بیشمار است عزیزم تمام لحظه ها با تو بهار است ...